کلبه تنهایی من | ||
-حسین پناهی- میخواهم برگردم به روزهای کودکی.. آن زمانها که پدر تنها قهرمان بود عشق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد بالاترین نــقطهى زمین، شــانههای پـدر بــود بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند تنــها دردم، زانوهای زخمـیام بودند تنـها چیزی که میشکست، اسباببـازیهایم بـود و معنای خداحافـظ، تا فردا بود! ********************************************************* دل نوشته های بسیار زیبا از زنده یاد حسین پناهی(hosein panahi) میزی برای کار کاری برای تخت تختی برای خواب خوابی برای جان جانی برای مرگ مرگی برای یا یادی برای سنگ این بود زندگی....
میدونی"بهشت" کجاست ؟ یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب !
بین ِ بازوهای ِ کسی که دوستش داری.
[ سه شنبه 93/10/30 ] [ 3:42 عصر ] [ امین م ]
|
|