کلبه تنهایی من | ||
سخـــــــــتــی تــنهــایی را وقتـــــی فــــهمیـــدم بـه کــلاغ میــ ــگویــد: هرچــقدر دوستـــ ــ داری نوکــ بزن فقـــط تنهــام نــذار!!
[ چهارشنبه 93/10/3 ] [ 3:14 عصر ] [ امین م ]
مهم نیست ?ه دیگر بآشـے یآ نه...
مهم نیست ?ه دیگر دوسم دآشته بآشـے یآ نه
مهم نیست ?ه دیگر مرآ به خآطر بیآورے یآ نه
مهم نیست ?ه دیگر تورآ بآ دیگرے میبینم یآ نه
مهم اینست ?ه زمآنے که تنهآ میشوے ...
زمــآنـے ?ه دلت گرفت
چگونه و با چه رویـےسر به آسما?? بلند می?نـے و میگویـے :
خدآیا مـ?? ?ه گنآهـے ن?ردم !!!
پس چه شد ...
![]() [ چهارشنبه 93/10/3 ] [ 3:13 عصر ] [ امین م ]
به یادتم حتی اگر قرار باشد...
شبی بی چراغ در حسرت یافتنت!!
تمام زندگی را قدم بزنم....
[ چهارشنبه 93/10/3 ] [ 3:12 عصر ] [ امین م ]
[ چهارشنبه 93/10/3 ] [ 3:11 عصر ] [ امین م ]
|
|